امکان ندارد یک گیمر حرفهای باشید و هیدئو کوجیما (Hideo Kojima)، بازیساز و خالق افسانهای را نشناسید! این کارگردن، طراح و خالق بزرگ که به خاطر کار برروی نسخههای مختلفی از سری Metal Gear Solid شهرت دارد، همیشه علاقه خود را به فیلم و سینما ابراز کرده است و همیشه بازی هایش را به شکل سینمایی ساخته است اما به نظر میرسد که او قصد دارد در ادامه، پا را فراتر گذاشته به سراغ ساخت فیلم برود. آیا این تصمیم کوجیما درست است؟ با کالاسودا همراه باشید.
هیدئو کوجیما میگوید 30 سال است که در زمینه ساخت و طراحی بازی های ویدیویی، فعال است (از بازی Snatcher گرفته تا Metal Gear Solid و …) و همه ما میدانیم که در کنار نبوغ مثال زدنی، تجربه بسیاری نیز در این زمینه دارد. هیدئو کوجیما که به کمک استودیوی خود، یعنی استودیوی کوجیما پروداکشنز (Kojima Production)، به تازگی بازی Death Stranding را روانه بازار کرده، به انتظار فراوان بازیبازان و طرفداران پاسخ داده و صرف نظر از این که بازی جدید او، مخالفان و موافقان بسیاری دارد، همه میتوانیم نبوغ او در داستان سرایی و سینمایی کردن بازی هایش را تحسین کنیم. همه ما میدانیم که هیدئو کوجیما همیشه در ساخت و طراحی بازی هایش، نگاه ویژه ای به سینما دارد. کوجیما حتی در دوره و زمانه ای که بازی های سینمایی مطرح نبودند، با ساخت نسخههای اولیه سری Metal Gear Solid نشان داده بود که چقدر خوب میتوان گیمپلی مخفی کاری و المان های پیچیده را با داستان، نماها و عناصر سینمایی ترکیب کرد و معجونی فوقالعاده را با ارمغان آورد. در ساخته جدید خود، هیدئو کوجیما از بازیگران مطرح هالیوودی (مانند نورمن ریداس و مدس میکلسن و…) استفاده کرده تا تنها حس و حال داستان و روایت خود را به بهترین شکل پیاده سازی کند و باز هم در جهت سینمایی تر شدن بازی خود، پیش برود.
پس از عرضه بازی Death Stranding، مدت زمان زیادی نگذشت که اعلام شد کوجیما و استودیوی کوجیما پروداکشنز قصد دارند تا در آینده، به سراغ ساخت و تولید فیلم های سینمایی بروند و در کنار بازی ویدیویی، فیلم نیز بسازند. این خبر، شاید هیچکس از طرفداران هیدئو کوجیما را متعجب نکرد و آنها حتی عقیده داشتند که فرد نابغه و خلاقی مانند کوجیما چرا تا به حال به سراغ پی گرفتن چنین ایدهای نرفته است. زمانی که یک فرد میتواند قصهای در حد فیلمهای هالیوودی را در ساختار بسیار پیچیده تر یک بازی ویدیویی (نسبت به فیلم) روایت کند، چرا نتواند آن را به یک فیلم سینمایی تبدیل نماید؟ اما لایههای عمیق تری در مورد این خبر و مطلب وجود دارند که در این جا به بررسی آنها می پردازیم. روی کاغذ، شاید همه چیز برای کوجیما و تیماش برای ساختن فیلم، خوب و قابل قبول باشد اما صنعت گیم، چقدر شبیه به صنعت فیلم و سینما است؟ آیا ورود کوجیما به دنیای فیلم و سینما، تصمیم درستی است؟
بیایید قضیه را از سمت و سوی دیگری نگاه کنیم! درست است که کوجیما اولین جایزه خلاقیت کلن را از آن خود کرده و با کارها و آثار خود به ما نشان داده که یک خالق نابغه و استثنایی است، اما استاندارد های صنعت بازی شاید خیلی خوب به استانداردهای سینما ترجمه نشود. همه ما میدانیم که در یک بازی ویدیویی (مخصوصا در عناوین جهانِ آزاد و عظیم)، پیشروی در بازی برای همه بازیبازان یکسان نیست و این مردم هستند که تصمیم میگیرند کدام خط، مسیر یا انتخاب را داشته باشند اما در یک فیلم سینمایی، همه چیز به همان شکلی پیش میرود که کارگردان یا فیلم نامه نویس میخواهد. هیدئو کوجیما به تازگی توضیح داده بود که او همیشه در زمینه گیمیپلی به بازی بازان آزادی میدهد اما خبری از این آزادی در داستان و روایت آن نیست و او به آن شکلی که میخواهد، داستان را پیش میبرد. حتی با در نظر گرفتن این نکته، نمی توان با اطمینان گفت که یک سری مفاهیم در داستان و قصه گویی بازی های ویدیویی، به درستی در صنعت سینما ترجمه میشوند. فراموش نکنیم که کوجیما با یکی از کارگردانان کاربلد و با تجربه دنیای سینما، یعنی گیرمو دل تورو (Guellermo Del Toro) رابطه نزدیکی دارد و این کارگردان حتی در بازی Death Stranding نیز ایفای نقش کرده است اما آیا کوجیما واقعا فردی است که برای خلق یک اثر، پیرو و دنباله روی یک کارگردان یا اثر دیگر شود؟
با نگاهی کلی به بازی Death Stranding میتوان دریافت که هیدئو کوجیما کاری فراتر از ساختن یک فیلم سینمایی انجام داده است. کوجیما، یک داستانی را که میتواند به عنوان یک اثر شاخص شناخته شود، جایزه برده و تحسین گردد را درون یک جهانِ آزاد با انواع و اقسام مکانیک ها و شیوههای مختلف گیمپلی ترکیب کرده است. باور کنید روایت کردن یک داستان با بار و درون مایه سنگین و قابل توجه، در یک بازی ویدیویی بزرگ و پر از جزئیات، کاری به شدت مشکل و دشوار است اما کوجیما و تیم او از پس این کار برآمده اند. علاوه بر این، داستان Death Stranding با تمام مفاهیم کلیشهای خود مانند امید، نیرو، سیاهی و سفیدی، همچنان به مانند یک تجربه کاملا نو و تازه به نظر میرسد که این، نبوغ خالص او را نشان میدهد. حتی اگر به سراغ بازی جدید او نرویم، تنها با مشاهده تریلر زمان عرضه (لانچ تریلر) بازی Death Stranding به این نتیجه میرسیم که دید سینمایی کوجیما شاید از بسیاری از کارگردانان فعال در حوزه فیلم و سینما نیز عمیق تر و خاص تر باشد.
در انتها، تنها میتوان قضیه را به دو روی مثبت و منفی تقسیم بندی کرد. یا کوجیما تکه ای جدید به صنعت سینما اضافه میکند و پایه گذار یک استاندارد فوقالعاده و دست نیافتنی برای خود میشود یا نمیتواند استاندارد های قصه گویی و نبوغ خود در طراحی یک داستان با درون مایه سنگین را به فرمت فیلم، تبدیل کند و با شکست مواجه میشود. نتیجه کار، هر کدام از این موارد باشد، قطعا دوست داریم تلاش کوجیما و تیم او را در راه رسیدن به این هدف ببینیم و لذت ببریم. علاوه بر همه اینها، طرفداران و بازیبازانی که علاقه ای به دیدن فیلم ندارند و با بازی های هیدئو زندگی کردهاند، با شنیدن خبر مذکور، نگران شوند چرا که فکر میکنند با ورود کوجیما به دنیای فیلم و سینما، کار او دیگر در صنعت بازیهای ویدیویی، به پایان میرسد و این خبر خوبی برای ما نیست.
نظر شما در مورد ورود هیدئو کوجیما و استودیوی کوجیما پروداکشنز به صنعت فیلم و سینما چیست؟ آیا این تصمیم را درست میدانید؟
لینک کوتاه: