در همه زمینهها و مدیومها، همیشه نمیتوان همه را راضی کرد و برای هر سلیقهای مطلب مخصوص را ساخت. در حوزه و صنعت بازیهای ویدیویی نیز دقیقا به همین شکل است و برخی از سبکها و محصولات در دورهای اوج میگیرند و در دورهای دیگر، افت میکنند. به عنوان مثال، در دوره و زمانه امروزی، بازی های آنلاین و چند نفره بیش از هر سبک دیگری طرفدار دارند و هیچ چیز نمی تواند مانند Fortnite و PUBG و Overwatch، بازیبازان و مردم را راضی نماید. همین محبوبیت عناوین آنلاین و چند نفره باعث شده تا بسیاری از استودیوها و شرکتهای سازنده بازیهای ویدویی، به سراغ ساخت عناوین چند نفره و بتل رویال بروند و تجربه های تک نفره و داستانی کمتر دیده شوند. دلیل این استودیوها برای ساخت یک بازی چند نفرهی اعتیاد آور، بسیار ساده و قابل فهم است؛ عناوین آنلاین نسبت به بازیهای سینمایی و داستانی، خرج و مخارج کمتری برای تولید شدن دارند و در آن طرف، خیلی بیشتر و به شکل مداوم توسط مردم و بازیبازان تجربه میشوند و همین دو دلیل کافی است که سازنده و استودیویی که بودجه آن چنان زیادی نیز ندارد، به سراغ ساختن بازی در این سبک برود.
در طول تاریخ صنعت بازیهای ویدیویی، سبکهای بسیاری آمدهاند، به اوج رسیده اند و پس از گذشت چند سال، به طور کلی فراموش شدهاند. به عنوان مثال، در دهههای گذشته سلیقه مردم و بازیبازان نسبت به عناوین ماجرایی اشاره و کلیک گرایش داشت و عصر طلایی این عناوین را در دهه 90 میلادی شاهد بودیم اما این روز ها یک بازی ماجرایی اشاره و کلیک، یک تجربه حسته کننده و تاریخ مصرف گذشته محسوب میشود و طبیعتا کمتر استودیویی به سراغ یک عنوان در این سبک میرود.
سبک شوترهای ریلی یا On Rails Shooters نیز دقیقا به همین صورت است. در دهه 90 و ابتدای دهه 2000 میلادی، مردم به شدت نسبت به عناوین شوتر ریلی علاقه نشان میدادند و بازیهای بزرگ و پر طرفداری در این سبک ساخته شد. پیش از این که بازیبازان با عناوین نوینی مانند Call of Duty و Battlefield آشنا شوند، دنیای بازی های شوتر به شکل آرکیدی تری دنبال میشد و شوترهای ریلی روی دستگاههای آرکید، رایانههای شخصی و حتی کنسول ها رونق بسیاری داشتند. با این حال، بازیبازان امروزی شاید حتی نام سبک شوتر ریلی را نشنیده باشند و به طور کلی با آن غریبه باشند. در سال ها و دهه اخیر، بازار این عناوین به سرعت بسته شد و عناوین مدرنی جایزگین این بازیهای قدیمی و کلاسیک شدند. با این حال، ما در این مطلب قصد داریم تئوریهایی را برای عدم ساخت سبک شوتر ریلی بررسی کنیم؛ چرا دیگر کسی به سراغ ساخت شوتر ریلی نمیرود؟
زادگاه عناوین شوتر ریلی بدون شک، دستگاههای آرکید هستند. زمانی که هر کسی در خانه خود یک کنسول بازی نداشت، مردم برای تجربه بازیهای ویدیویی به کلوپ های سرگرمی سر میزدند و پای دستگاههای آرکید، با علاقه به تجربه بازیهای شوتر ریلی میپرداختند. هیچ چیز بهتر از آغاز شدن سریع بازی و در دست گرفتن یک اسلحه برای کشتن دشمنان و زامبی ها نمیتواند حال ما را جا بیاورد و روزمان را بسازد. اما اگر در حال خواندن این مطلب هستید و به هر دلیلی، حتی نمیدانید شوتر ریلی چیست، اجازه دهید توضیح کوتاهی درباره این عناوین به شما بدهیم. در بازیهای شوتر ریلی، بازیباز تنها کنترل یک اسلحه را در دست دارد و با تغییر سکانسها و مراحل که به شکل ریلی و خودکار انجام میشد، باید به دشمنان شلیک میکرد و مراحل را یکی پس از دیگری به پایان میرساند. در این بازیها، داستان و سناریو خیلی اهمیت ندارد و شلیکِ محض، تنها چیزی است که باید رویش تمرکز کنید و پیش از پایان زمان تعیین شده، دشمنان موجود در یک قاب یا یک صحنه را از بین ببرید.
بازیهای مشهور و ماندگاری در سبک شوتر ریلی ساخته شدند که از بین آنها میتوان به عناوینی مانند The House of the Dead اشاره کرد. در این بازی محبوب، دشمنان که زامبی ها بودند، به سمت دوربین (شما) حمله میکردند و بازیباز باید برای رسیدن به موج و صحنه بعدی، تمام دشمنان را نابود میکرد. شاید مشهور ترین بازی در سبک شوتر ریلی، Time Crisis باشد که به شکل هیجان انگیز و جذابی بازیباز را در سناریو های مختلف قرار میداد و میخکوب می کرد.
با عرضه شدن کنسول Wii، فضا برای بازیهای شوتر ریلی به شدت باز شد چرا که این کنسول با کنترلرهای حرکتی و حسگرهای خود میتوانست هیجان بیشتری را القا کند و طبیعتا بازیهای این سبک میتوانستند از قابلیت های نو و تازهی Wii استفاده کنند اما واقعیت این جا است که سبک شوتر ریلی، نفس های آخر خود را روی کنسول Wii کشید! بازی های متعددی در این سبک برای کنسول Wii عرضه شدند که شامل عناوین Ghost Squad و The House of the Dead: Overkill و Resident Evil: The Umbrella Chronicles و The Darkside Chronicles و Link’s Crossbow Training میشدند. این بازیها با این که با استقبال تقریبا خوب بازیبازان و مردم رو به رو شد، اما کاملا مشخص بود که دوره و زمانه در حال تغییر کردن است و در آینده دیگر فضایی برای عناوین شوتر ریلی باقی نمیماند.
پس از نسل ششم و عرضه کنسول های بعدی، سبک شوتر ریلی رسما نابود شد و مردم خیلی سریع آنها را فراموش کردند. دو نکتهای که در این مطلب قصد داریم روی آنها تاکید کنیم، پلتفرمهای نوین و البته پلتفرمهای کلاسیک هستند. در یک طرف، با عرضه دستگاههایی مانند هدست های واقعیت مجازی، شوترهای ریلی میتوانند دوباره به دوران خوب خود بازگردند و در طرف دیگر، آرکیدها هنوز میتوانند پذیرای این سبک باشند. زمانی که پای هدست های واقعیت مجازی به میان میآید، ساده ترین محتوایی که میتوان برای این هدستها ساخت، اکشنهای ریلی هستند. هیچ چیز ساده تر و سرگرم کنندهتر از در دست گرفتن حسگرها و به چشم زدن هدست های واقعیت مجازی برای فرو رفتن در یک تجربه هیجان انگیز نیست و حتی عناوینی شبیه به شوترهای ریلی برای هدستهای مختلف واقعیت مجازی ساخته شدند اما بازیبازان امروزی قطعا تجربههای جدید را برای تجربه شوتر ریلی رها نمیکنند و این عناوین به طور کلی فراموش شدهاند.
در طرف دیگر، شوتر های ریلی دیگر درون زادگاه خود نیز دیده نمیشوند! همان طور که گفته شد، در گذشته بسیاری از مردم روی دستگاههای آرکید به تجربه این عناوین مشغول میشدند اما هماکنون بازی های آرکیدی به عناوین ریسینگ (مسابقهای) یا حتی شبیه سازی گرایش پیدا کردهاند!
شاید دفن شدن یا فراموش شدن سبک شوتر ریلی، یک تکامل و یک عنصر مثبت در صنعت بازیهای ویدیویی باشد و نباید به این موضوع به دید منفی نگاه کرد اما فراموش نکنید که این عناوین در روزگار نه چندان دوری به شدت محبوب بودهاند و تجربهای را به مردم منتقل میکردند که شوترهای مدرن و جدید امروزی، از انتقال آنها عاجز هستند.
نظر شما در مورد شوترهای ریلی چیست؟ چقدر با این سبک آشنا هستید؟ آیا در گذشته این عناوین را تجربه کردهاید؟
لینک کوتاه: