نیمه شب است. شما صبح روز بعد باید به دانشگاه یا سر کار بروید و به خوبی میدانید که باید همین الان چشمان خود را بسته و به خواب بروید. اما این کار را نمی کنید. به جای آن خود را درگیر دفاع از قلمرو خود و یا ردیف کردن شکلهای مشابه در یک ردیف یا ستون 3 تایی میکنید.
به گزارش کالاسودا و به نقل از فون ارنا، آشنا به نظر می رسد؟ همه ی ما صرف نظر از سن و جنسیت در چنین موقعیتی بوده ایم. پس از اعتیاد کوتاه مدتی به بازی های آنلاین، به شخصه برای من جالب شد تا بدانم آیا این ویژگی به صورت آگاهانه توسط سازندگان بازی ها در بازی هایشان قرار گرفته است یا نه. پس در این مقاله ما با هم بررسی خواهیم کرد که چه عواملی یک بازی را اعتیاد آور می کنند و بازی سازان چگونه از این عوامل به نفع خود استفاده می کنند.
اعتیاد چیست؟
در ساده ترین شکل ممکن، وقتی یک ماده و یا عمل خاص، سیستم پاداش مغز را تحریک می کند، مغز شما در هر بار تکرار آن عمل، هورمون های لذت را ترشح می کند. این احساس خوب، شما را از توقف آن عمل باز می دارد و اعتیاد از اینجا شروع می شود.
اعتیاد به بازی واقعی است؟
بر اساس گفتههای سازمان بهداشت جهانی، پاسخ به این سوال مثبت است.
البته قطعا تفاوت بزرگی بین بازی کردن برای تفریح و اعتیاد به بازی وجود دارد. حتی اگر شما هر روز چند ساعت را صرف بازی کردن میکنید، این اعتیاد محسوب نمیشود. اما تا زمانی که شما میدانید کی دست از بازی بکشید تا غذا بخورید، به درس خود برسید و یا حتی بخوابید. اعتیاد از جایی شروع میشود که شما از زمان خواب، خوراک، حمام و حتی کار خود میزنید تا بیشتر و بیشتر بازی کنید. در این شرایط، شما نیاز به کمک پزشکی دارید.
چطور بازی ها ما را تشویق به بازی کردن بیشتر و بیشتر می کنند؟
بازی های ویدیوی درست مثل هر صنعت دیگری از نظر گردش مالی عظیم است. شاید بد نباشد بدانید شرکت Supercell، سازندهی بازی هایی مثل Clash of Clans، Clash Royale و Brawl Stars در سال 2018 سودی در حدود 1.7 بیلیون دلار داشته است.
البته بازی های این شرکت رایگان هستند، اما درآمد بازی از طریق فروش آیتم های بازی به بازی بازان برای پیشروی سریع تر در بازی کسب می شود. این مدل کسب و کار توسط خیلی از بازی سازان و بازی های بزرگ این صنعت دنبال می شود.
از آنجایی که بازی ها درآمد خود را از طریق فروختن آیتم های درون بازی تامین می کنند، باید از طریق عوامل زیر، بازی بازان را تشویق به خرید این آیتم ها کنند. بگذارید نگاهی به این عوامل بیندازیم.
گرافیک
برخی بازیها برای مجاب کردن بازیبازان به خرج کردن پول در بازی، متوسل به قدیمی ترین و سطح پایینترین کلک موجود میشوند؛ طراحیهای پر زرق و برق و خانم های زیبا روی کاور و تبلیغات بازی که با لبخند زدن به بازی بازان، یک احساس خوب را در بازی بازان تحریک می کنند و بازی بازان هم به دلیل همین احساس خوب، زمان بیشتری را به بازی می پردازند.
سختی
یکی دیگر از کلکهای بازی ها این است که مراحل ابتدایی را بیش از حد ساده طراحی کنند تا شما بتوانید حتی بدون لمس کردن صفحهی گوشی با موفقیت از آنها بیرون بیایید.
درست وقتی شما احساس خوبی در مورد موفقیت خود دارید، بازی فشار خود را به طرز ناگهانی افزایش می دهد و تنها چاره ی شما این خواهد بود که بیشتر بازی کنید و یا با پرداخت پول، از موانع بزرگ عبور کنید.
پرداختهای درون برنامهای
این ترفند سال های سال است که در بازی های رایگان (و حتی پولی!) استفاده می شود. شما وارد بازی می شوید و با این پپام روبرو می شوید: شما فقط تا پایان امروز وقت دارید این صندوق پر از الماس را به ارزش 10 دلار، با 50% تخفیف خریداری کنید!
وقتی شما یک بار گول این تبلیغات را می خورید و لذت آیتم های داخل بازی زیر دندانتان می رود، دیگر راه برگشتی وجود ندارد!
شکست در آخرین لحظه
آیا به خاطر دارید که تا الان چند بار در بازی Candy Crush فقط به اندازه ی یک لمس کوچک از پیروزی فاصله داشته و سپس شکست خوردهاید؟ بازی Flappy Bird چطور؟
دلیل موثر بودن این ترفند این است که وقتی یک شخص قمار باز با اختلاف 1 امتیاز با شکست روبرو می شود، معمولا خود را بازنده نمی داند و به جای آن به این فکر می کنند که تا چه حد به پیروزی نزدیک بوده اند.
احساس تسلط خیالی
این کلکی است که سال ها پیش در دستگاه های کازینو پیاده سازی شده است؛ این که بازی کن واقعا کنترلی روی نتیجه ی بازی دارد. شما با دیدن یک دسته فکر می کنید که قدرت زمان بندی و تغییر نتیجه ی بازی را دارید، اما حقیقت این است که نتیجه ی Roll شما کاملا بسته به محسبات داخلی ماشین دارد.
به همین شکل در بازی ها وقتی شما یک Loot box را باز می کنید، فکر می کنید که این شما هستید که در حال کنترل شرایط هستید، اما حقیقت این است که شما فقط ناظر هستید.
آیا واقعا کاری که بازی سازان انجام میدهند اشتباه است؟
حقیقت این است که اکثر بازی ها به شکلی طراحی می شوند که ترک کردن آنها واقعا سخت باشد، اما در واقعیت هیچ کدام از این موارد علیه قانون محسوب نمی شوند و آسیب احتمالی آنها در مقایسه با اعتیاد به موارد مخدر و الکل بسیار جزئی محسوب می شود.
این موضوع تقصیر سازندگان بازی هم محسوب نمی شود، چون بازی سازان بازی های خود را با هدف کسب درآمد می سازند و می توانند آزادانه محصول خود را به هر شکلی که می خواهند به بازی بازان عرضه کنند. طبیعت هر فرد دارای کسب و کاری این است که تا جایی که می تواند از شغل خود محافظت کند.
البته این حقیقت که خیلی از بازی سازان کسب درآمد را مهم تر از تولید محتوای با کیفیت می دانند هم بر کسی پوشیده نیست. البته من بازی های پولی مثل Monument Valley یا مثلا بازی های Room را فراتر از بازی و یک شاهکار هنری می دانم. مشکل این است که بازی های این چنینی به شدت کمیاب هستند و تعجب زیادی هم ندارد که بازی های بزرگ و اعتیاد آور صنعت بازی، بیشترین سود را به جیب می زنند.
بعد از همه ی این حرف ها، فکر می کنم بهتر است بروم کمی Cuphead بازی کنم!
لینک کوتاه: