با ارزشترین شرکتهای جهان با پلتفرم دیجیتالی نفس میکشند اما کسب درآمد از طریق این پلتفرمهای به اصطلاح تحول آفرین Platforms as Disrupters روز به روز سختتر میشود.
به گزارش کالاسودا و به نقل از MIT sloan، همه هفت شرکت برتر این روزهای جهان یعنی اپل، مایکروسافت، آلفابت{گوگل}، آمازون، فیس بوک، علی بابا و تنسنت چین که بیش از 6.3 تریلیون دلار ارزش دارند{زمان انتشار مقاله}، مبتنی بر کسب و کار پلتفرمی هستند.
طبق آمار گرفته شده در 2017 بیش از 60 الی 70 درصد از 200 استارتاپ نوظهور{ از جمله شیائومی، اوبر، Airbnb} با سرمایه گذاری بیش از 1 میلیارد دلار کسب و کار پلتفرمی بودند.
اما مسیر موفقیت برای یک کسب و کار پلتفرمی به هیچ وجه آسان و تضمین شده نیست و با شرکتهایی با مدل تجاری سنتی کاملا متفاوت است.
دلیلش اینکه این کسب و کارهای پلتفرمی باید نسبت به رقبا، عملکرد بهتری داشته باشند و برای زنده ماندن باید از نظر سیاسی و اجتماعی قابل دوام باشند در غیر این صورت با قوانین و مقررات جدید دولتی با مخالفتهای سیاسی و انواع بدهی در معرض خطر هستند.
هم زمان ماهیت پلتفرمها، اکوسیستمها و فناوریهای هدایتگر آنها در حال تغییر بوده و چالشها و قوانین مرتبط با مدیریت کسب و کار پلتفرمی خاص خود را دارند.
در این میان سرمایهگذاران تلاش دارند انواع پلتفرمهای دیجیتال را شناسایی کرده و مثلا بفهمند چرا برخی از سیستم عاملها رشد فروش و سود را آسان ایجاد کرده و سیستم عامل دیگری ضرر کرده و ورشکسته میشوند.
به همین خاطر باید روندهایی که موفقیت پلتفرم و کسب و کار پلتفرمی را در مقابل شکست در سالهای آینده تعیین میکند و فناوریهایی که میدان نبرد پلتفرمها را ایجاد میکنند؛ پیش بینی کرده تا به درستی تصمیم سازی کنند.
تکامل شرکتهای پلتفرمی
شرکتهایی مانند مایکروسافت، اینتل و اپل در دهههای 1980 و اوایل 1990 استراتژی پلتفرمهای مدرن و کسب و کار پلتفرمی مدرن را علیه مدل سنتی آن یعنی صنعت کامپیوترهای مرکزی یکپارچه موسوم به mainframe شکل دادند.
آنها تحول آفرین Disrupters نامیده شدند؛ شرکتها یا شکلی از فناوری که با نوآوری باعث تغییرات اساسی در صنعت یا بازار موجود شدند.
شرکتهای مذکور کامپیوتر شخصی را به عنوان اولین پلتفرمهای دیجیتال بازار انبوه تبدیل کردند که منجر به ایجاد لایههای صنعتی مجزا برای صنایع نیمههادی، سختافزار رایانه شخصی، سیستمهای عامل ، نرمافزارهای کاربردی، فروش و خدمات نرم افزاری شد.
موج دوم کسب و کارهای پلتفرمی در اواسط دهه 1990 به رهبری آمازون، گوگل، نت اسکیپ و یاهو در ایالات متحده، علی بابا و تنسنت در چین و راکوتن در ژاپن شکل گرفت. تحول آفرینان از اینترنت برای تحول در صنایع مختلف از جمله خرده فروشی، سفر، و انتشارات استفاده کردند.
در دهه بعد، کسبوکارهای حوزه شبکههای اجتماعی، که توسط Friendster و Myspace، و سپس فیسبوک، لینکدین و توییتر پیشگام شدند، از پلتفرمهای جدیدی استفاده کردند تا راههای متفاوتی را برای تعامل مردم و شرکتها برای هدف قرار دادن مشتریان فراهم کنند.
بعداً، Airbnb، Didi Chuxing، Grab، Uber و شرکتهای سرمایهگذاری کوچکتری مانند Deliveroo و TaskRabbit از استراتژیهای پلتفرمی برای راهاندازی یا اشتراک گذاری اقتصاد گیگی { بکارگیری موقت نیروهای دارای مهارت بجای استخدام تمام وقت } استفاده کردند.
امروزه، کسب و کارهای پلتفرمی تقریباً در هر بازاری حضور دارند و همه آنها ویژگیهای مشترکی دارند. آنها از فناوری دیجیتال برای ایجاد حلقههای بازخورد مثبت خودپایدار استفاده می کنند که به طور بالقوه ارزش پلتفرم های آنها را با هر شرکت کننده جدید افزایش می دهد.
آنها اکوسیستمهایی شامل شرکتهای ثالث و پیمانکاران میسازند که اجازه میدهد زنجیرههای عرضه سنتی و نیروی کار مورد نیاز شرکتهای سنتی را دور بزنند.
گفتنی است کسب و کارهای پلتفرمی با 4 چالش تجاری پیدا کردن طرفهای کلیدی پلتفرم، بررسی تاثیرات شبکهای، ایجاد مدل کسب و کار مبتنی بر درآمد قبل از هزینهکرد و ایجاد قوانین استفاده از پلتفرم روبرو هستند.
انواع کسب وکارهای پلتفرمی
کسب و کارهای پلتفرمی به سه دسته پلتفرمهای مبادلهای{امکان تبادل کالا،خدمات و داده را فراهم میکنند}، پلتفرمهای نوآور{توسعه محصول را تسهیل میکنند} و پلتفرمهای هیبریدی {ترکیبی از دو پلتفرم مبادلهای و نوآورانه} تقسیم میشوند.
به عنوان مثال اپل،گوگل، مایکروسافت،فیس بوک و آمازون پلتفرمهای هیبریدی هستند اما اپ استور اپل یا اینستاگرام، لینکدین، توئیتر،اوبر،علی بابا و Airbnb پلتفرم مبادلهای محسوب میشوند.
اما آی او اس اپل، ابر مایکروسافت{Azure}، اندروید گوگل و پلی استیشن سونی پلتفرم نوآورانه محسوب میشوند.
لازم به ذکر است کسب و کارهای پلتفرمی اغلب زیان ده هستند اما پلتفرمهای زنده مانده، ضمن انحصار بازار، بسیار موفق بوده و سرآمد شدهاند.
ترندهای کسب و کار پلتفرمی در 20 سال آینده
در حالی که 20 سال گذشته شاهد گسترش چشمگیر فناوریها، اپلیکیشنها و مدلهای تجاری مبتنی بر پلتفرم بودیم، در 20 سال آینده ممکن است شاهد تغییرات گستردهتری از سوی بازیگران باشیم.
دیجیتال سازی، هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ و خدمات زیرساختی هنوز به پتانسیل کامل خود به عنوان تحول آفرین Disrupters در سیستم موجود دست نیافتهاند.
دادههای کاربر و مبادله با خدمات و عملکردهای مختلف پلتفرمی پتانسیل نتایج مثبت و منفی را در بر دارند.
آینده به طور دقیق قابل پیش بینی نیست اما 4 ترند و روند در این خصوص قابل ذکر است:
در ترند اول شاهد بیشتر شدن مدل تجاری هیبریدی خواهیم بود.
در ترند دوم شاهد نوآوری به صورت توربوشارژ هستیم و به سطح جدیدی از نوآوری وارد میشویم.
ترند سوم تمرکز روی تعداد کمتری از پلتفرمهای بزرگ خواهیم بود.
ترند چهارم شاهد نظارت و تنظیم مقررات بیشتری روی پلتفرمهای دیجیتال خواهیم بود.
سه میدان نبرد در حال ظهور در کسب و کار پلتفرمی
هوش مصنوعی، محاسبات ابری و محاسبات کوانتومی نوآوریهای تحول آفرین را با هدف تغییر در مدلهای کسب و کار بر اساس ترندهای گفته شده فراهم میسازد.
بنابراین روندهای فوق در سه جبهه ظهور کرده و استراتژی پلتفرمهای بعدی را نشان خواهد داد.
نبرد پلتفرمهای صوتی
در بخش پلتفرمهای صوتی شاهد رشد سریع اما بی نظم بودهایم.
یادگیری ماشین و یادگیری عمیق منجر به پیشرفت چشمگیر تشخیص الگو برای تمایز تصویر و صدا شد و پلتفرم صوتی Siri اپل و پلتفرم ترکیبی آمازون رشد زیادی کردهاند.
برنده پلتفرم صوتی در سالها آتی منجر به توسعه اپهای نوآورانه خواهد شد.
اکوسیستم ناشی از این پلتفرم راهحلهای بهتری در حوزه صوتی ارائه خواهد داد.
در بخش پلتفرمهای تاکسی آنلاین و خودروهای خودران، با هوش مصنوعی محصولات متنوع تولید خواهد شد و کسب و کارهای کنونی را {صنایع خودروسازی سنتی} محو خواهد کرد.
گفتنی است سافت بنک ژاپن 60 میلیارد دلار روی 40 کمپانی در حوزه خودران سرمایهگذاری کرده است.
و اما کامپیوترهای کوآنتومی نسل بعدی کسب و کارهای پلتفرمی را ایجاد خواهد کرد.
مشکل بودن و گران بودن مانع عمده توسعه کوآنتوم بوده و ان را به حوزههای آکادمیک و تحقیقاتی محدود کرده اما با ابداع پلتفرمهای نوآورانه این بخش متحول خواهد شد.
لازم به ذکر است کامپیوترهای کوانتوم جایگزین کامپیوترهای دیجیتالی نخواهند شد و مانند مین فریمهای آی بی ام، شاید مختص دستگاههای خاص برای محاسبات انبوه موازی باشند.
پلتفرم به مثابه تحول آفرین
به سوی آیندهای میرویم که کمتر و کمتر محصولاتی مانند ماشین، دوچرخه، ابزار خانگی و … خواهیم خرید.
و به همین خاطر ترجیح میدهیم تا برای دریافت سرویسهای بیشتر قرارداد ببندیم.
اشتراک گذاریها را نیز از طریق پلتفرمهای مبادلهای همتا به همتا مبتنی بر فناوریهای دیجیتالی مانند بلاک چین برای فعال کردن مبادلات امن و شفاف انجام میدهیم.
همان طور که رایانههای شخصی بر مین فریمها غلبه کرده و به عنوان تحول آفرین با ظهور تجارت الکترونیکی، فروشگاههای سنتی را تحت الشعاع قرار دادند؛ همین روند را در مورد پلتفرمهای صوتی و نیز خودروهای خودران خواهیم دید.
در بحث پلتفرمهای تحول آفرین، به عنوان مثال اپل و آیفون با ساخت پلتفرم پیشرفته و عملکرد برتر، صنعت گوشیهای هوشمند را متحول کردند.
همچنین سیستمهای کوانتومی و اپلیکیشنهایی مانند رمزنگاری از سطح بالای بازار آمدند.
تزریق سرمایهگذاری عظیم نیز میتواند عامل تحول شده و به اندازه فناوریهای جدید و مدلهای تجاری قدرتمند باشد.
اوبر و سایر پلتفرمهای مشابه کار تاکسیها را برای همیشه دچار تحول کردند.
به طور خلاصه پلتفرمهای دیجیتال صنعتی بسیاری از جنبههای زندگی شخصی و کاری ما را تحت الشعاع قرار میدهد.
پلتفرمهای نوآورانه و مبادلهای هر نوع مبادله و فعالیت قابل تصوری را در دنیای امروز برایمان امکان پذیر ساخته و کارآفرینان هر چیزی را به مثابه سرویس پیش چشممان قرار دادهاند. مهم نیست چگونه تکامل مییابند، انتظارمان این است که پلتفرمهای آینده همچنان الهام بخش نوآوری بوده و نقش تحول آفرینانه خود را حفظ کنند.
لینک کوتاه: