توئیتر یکی از شبکههای اجتماعی محبوب است؛ اما امروزه محبوبیت خود را از دست داده است. دلایل زیادی وجود دارد که دیگر عاشق توئیتر نباشیم.
به گزارش کالاسودا و به نقل از venturebeat، شبکههای اجتماعی با هدف جمع کردن افراد به دور هم تشکیل شدهاند؛ اما به مرور از این هدف فاصله گرفتهاند. این شبکهها به جای اتصال، انسانها را از هم جدا میکنند، حبابهای اجتماعی را تقویت کرده و آنها را کوچکتر میکنند.
عصر بی گناهی توئیتر
در آن روزهای ابتدایی، توئیتر باشگاهی از پذیرندگان اولیه در صنعت فناوری بود. همانطور که اشاره شد، این شبکه پیش از لینکدین بود.
در روزهای اولیه، توئیتر شایسته سالار بود. اگر شما را دنبال میکردم، توییت های شما را میدیدم و بالعکس. از آنجایی که من افرادی را که در توئیتر دنبال میکردم که به آنها احترام میگذاشتم، فیدهای توییتر واقعاً جذاب بودند.
حدود 3-4 سال پیش، توییتر کسل کننده تر شد. اولین علامت این بود که تعداد فالوورها زیاد شد و به دنبال آن متوجه شدم که پستهای من واکنشهای بسیار کمتری را به دنبال دارد.
به نظر میرسید که تعداد کمتری از دنبال کنندگان من، توییت هایم را میبینند و بالعکس.
به مرور از توئیتر فاصله گرفتم و اگر دنبال خبری بودم، به توییتر نمیرفتم، به سایتهای نیویورک تایمز، واشنگتن پست، وال استریت ژورنال، بی بی سی و … مراجعه می کردم.
با این حال توییتر به من حق انتخاب نداد. آنها اخبار را به فید من وارد کردند بدون آنکه بدانند آن را میخواهم یا خیر. توئیتر بر اساس درک خود از تمایلات سیاسی و اجتماعی من، توییت های تحریک آمیزی را منتشر کرد.
و به هر حال، من هنوز نمیتوانم از اخبار اضافی یا محتوای اجتماعی که به آن علاقه ندارم؛ خلاص شوم.
ظاهراً مدلهای تبلیغاتی ثابت کردهاند که تعامل باعث در گیر شدن بیشتر افراد در شبکههای اجتماعی میشود. بیشتر شبکههای اجتماعی مبتنی بر مصرفکننده، تعامل را ناشی از احساسات میدانند که به نوبه خود باعث ایجاد تعامل میشود، و این تعامل باعث میشود افراد در پلتفرم و دیدن تبلیغات سهیم باشند.
در این مرحله، به نظر میرسد لینکدین آخرین پناهگاه برای حرفهایهایی است که به دنبال تعامل حرفهای هستند.
مسلماً، این مأموریت اصلی پلتفرم است و به نظر میرسد اکثر اعضا متعهد به حرفهای نگه داشتن کارها هستند.
لینکدین به شما داستانهای خبری اجباری نمیدهد. و برای مشارکت کنندگان محتوا، لینکدین شفافیت بیشتری دارد؛ زیرا میتوانید دسترسی واقعی پستها یا مقالات خود را ببینید.
مالکیت نیز متفاوت است.
برخلاف توییتر و فیسبوک، مایکروسافت کسبوکاری بسیار متنوعتری دارد و به خدمات شرکت (علاوه بر مصرفکنندگان) اهمیت میدهد.
اما من رسماً توئیتر را به یک دلیل بزرگ ترک نمیکنم: نمیخواهم شخص دیگری کنترل من را در دست بگیرد و از حساب من سواستفاده کند.
لینک کوتاه: