گفت و گو با مهندس داود مظفری مدیرعامل استارتاپ بپرسیم

0
995

گفت و گو با مهندس داود مظفری مدیرعامل استارتاپ بپرسیم|کالاسودا بگو چه می فروشی ، بگویم چقدر موفق خواهی بود
گزارشگر رویا پاک سرشت
royapakseresht@gmail.com 

راه اندازی کسب و کارهای مختلف بیش از هر چیز نیاز به سنجش بازار دارد. از سوی دیگر در جریان تولید و ارائه خدمات به مردم نیز بررسی سلیقه مصرف کننده جزو ملزومات شروع کسب و کار است . بر همین اساس است که استارتاپ «بپرسیم» جزو استارتاپ های ممتاز در حوزه تحقیقات بازار است.

بپرسیم روی تحقیقات بازار و بازاریابی متمرکز است، که این فعالیت را می توان از دو بخش بررسی کرد:

اول سنجش بازار پیش از ورود به آن برای بررسی تمایلات مصرف کننده ها، عادات خرید، روش های تاثیرگذار تبلیغات، روش های خرید و … برای مثال فعالان اینترنتی چه نوع آبمیوه ای را بیشتر می خرند .

در بخش دوم تحقیقات بازار به بررسی نظرات مردم پس از ورود  خدمات و کالاها به بازار می پردازد . این موضوع به نوعی بازخورد  محصول یا حتی تبلیغات را از جامعه در اختیار کسب و کارها قرار می‌دهد.

در نهایت این نوع پژوهش ها از آزمون و خطاهای بی مورد جلوگیری کرده و به شرکت ها کمک می کند تا سریعتر و هدفمند عمل کنند . برای آشنایی بیشتر با این نوع خدمات با مهندس داود مظفری مدیرعامل استارتاپ بپرسیم گفت و گو کردیم . با ما همراه باشید :

 

به عنوان پرسش نخست، لطفا در خصوص استارتاپ بپرسیم توضیح دهید ؟

پرسیم یک پلتفرم نظرسنجی و تحقیقات بازار آنلاین است که با داده های گوناگونی که از راه های مختلف به دست می آورد، به کسب و کارها کمک می کند تا درک بهتری از جامعه و بازار داشته باشند. این شاید خلاصه ترین توصیف بپرسیم باشد .

بپرسیم خدمات تجاری متنوعی ارائه می دهد که معروف ترین و اصلی ترین آن یک سیستم نظرسنجی آنلاین است که کاربران به ازای پاسخ به پرسشنامه ها امتیاز کسب می کنند و با استفاده از آن می توانند یا در قرعه کشی های مختلف شرکت کنند و یا معادل و اعتبار آن را دریافت کنند.

برخی از پرسشنامه ها (که برای کاربران مشخص شده) نتایج آن را در اختیار کسب و کارها می گذاریم. این موضوع کمک می کند تا محصولات و خدمات مورد استفاده مردم بهبود پیدا کند و مردم نقش مهمی در بهبود آنها داشته باشند.

 

ایده نخست بپرسیم از کجا آمد ؟(کپی و تقلید خارجی است یا یک ابداع وطنی ؟)چه تغییراتی ایجاد کرده اید تا ایرانیزه شود ؟

ما از یک نمونه خارجی به نام YouGov ایده گرفتیم. درواقع دربهمن ماه سال ۹۳ در امارات بودم که با مشاهده فعالیت این شرکت ایده بپرسیم شروع شد و فکر کردم جای این ایده در ایران خالی است. بنابراین وقتی به کشور بازگشتم با تعدادی از دوستان در خصوص این ایده گفت و گو کردم  ولی هیچ یک از ما در این حوزه تخصصی نداشتیم.

بنابراین در مرحله اول تصمیم گرفتم تعدادی دوره مثل دوره های تحلیل داده و داده کاوی را بگذرانم تا بهتر بر روی این پروژه تسلط داشته باشم و در همان دوره هم به شکل همزمان روی ساختار بپرسیم تمرکز کردیم. بر همین اساس تشکیل تیم و پیاده سازی نسخه اولیه برای ادامه مسیر تقریبا ۸ ماه طول کشید و نهایتا مهر ماه ۹۴ بود که اولین نسخه رسمی پس از آزمایش و بررسی های مختلف ارائه کردیم.

بنابراین شما مدتی را صرف نیازسنجی و آماده سازی پروژه خود کردید ؟

بله ما تصمیم گرفتیم اول ایده خودمان را بهتر بشناسیم، حتی به اندازه ۳ هفته کارآموزی در شرکت های تحقیقات بازار داشتیم تا مدل کسب و کار آنها و نحوه عملکردشان را بیاموزیم . البته هدف ثانویه از این آموزش ها و دوره ها بررسی این موضوع بود که آیا آن ها نیز قرار است وارد این حوزه ها شوند یا خیر.

ما قصد داشتیم افزون بر اطمینان از مناسب بودن ایده، اطلاعات خود را در خصوص ایده مان افزایش دهیم . از دید من، به صورت شخصی باید حداقل ۲۰ دوره مختلف را بگذرانید تا آماده این نوع فعالیت باشید و یا اینکه از تیم متخصصی بهره مند شوید.

 

چالش ها و مشکلات پیش روی شما چیست و یا چه خواهد بود ؟

دو مساله مهم وجود دارد. نخست این که ؛ نخستین باری نبود که من یک فعالیت استارتاپی را آغاز می کردم و پیش از این نیز تجارب مختلفی در حوزه فناوری اطلاعات داشتم. بنابراین بدون هیچ تجربه کاری وارد این کسب و کاری نشدم .

اما مساله دوم این است که به طور کلی حوزه تحقیقات بازار، در ایران موضوعی جدید یا به عبارتی دیگر گمنام است. اما در خصوص تحقیقات بازار به شکل آنلاین جزو اولین افرادی بودیم که فعالیتمان را شروع کردیم.

در حال حاضر نیز تنها ۲ یا ۳ استارتاپ مشابه با ما در حال فعالیت جدی هستند که همگی پس از ما شکل گرفتند و در واقع راه ساده تری را طی می کنند چرا که فعالیت به عنوان نفر اول بازار شما را با چالش های فرهنگی، قانونی و حتی بیزنسی روبرو می کند که بقیه کسب و کارها با استفاده از عملکرد شما در بسیاری از موارد دیگر دچار آن مشکلات نخواهند شد.

هرچند به طور کلی همیشه نمونه های مشابه زیادی به وجود خواهد آمد، اما در طی مدت بسیاری از آنها متوجه خواهند شد که رقابت کردن یا حتی سهم گرفتن در بازار به راحتی تصورشان نخواهد بود. در واقع شاید ابتدای ایده را بتوان کپی یا الگو گرفت اما لزوما نباید این راهکار را ادامه داد، همه کسب و کارها خصوصا استارتاپ ها با سرعت زیادی در حال تغییر هستند و به همین دلیل است که با منطبق شدن بر نیاز بازار می توانند رشد کنند.

حتی یک کپی خوب نیز به مرور زمان بی ارزش می شود. برای مثال خود بپرسیم در مرحله اول که به نوعی MVP محسوب می شد یک کپی تمام عیار از نمونه خارجی آن Yougov بود، اما در کمتر از شش ماه تصمیم گرفتیم که این روش را ادامه نداده و هویت منحصر به فردی داشته باشیم، چرا که برایمان مهم بود که این پروژه بر اساس فرهنگ و نیازهای بازار ایران پیش برود.

و حالا نیز در مرحله رشد و توسعه، احساس می کنیم که باید سرویس هایی ارائه دهیم که آنقدر گسترده و انعطاف پذیر باشند که تجربه بهتری را در اختیار قرار دهیم.

اما در مشکلات، تا کنون یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که داشتیم مرتبط با سرمایه گذاران بوده؛ به عقیده من بسیاری از این افراد نوع نگاهشان به چنین نوع سرمایه گذاری هایی (خصوصا در بخش فناوری اطلاعات) کاملا سنتی بوده و در بسیاری از موارد درک درستی از کسب و کارهای نوآورانه ندارند؛ یا در بسیاری از موارد هم به دلیل اینکه خود صاحب کسب و کار دیگری هستند صرفا با سرمایه گذاری تمایل به ایجاد یک بازو در دل کسب و کار خود هستند تا پیش برد یک کسب و کار مستقل.

از سوی دیگر نیز با افرادی رو به رو بودیم که بیشتر مایل بودند به شکل نمایشی یک استارتاپ را بزرگ کنند و با فروش آن به سرمایه گذار بعدی از این طریق درامد زایی کنند. درست مثل این که یک بادکنک را باد کنند و سپس تحویل نفر بعدی دهند .

آیا اسپانسر دارید و یا با سرمایه شخصی شروع کردید  ؟

ما با سرمایه شخصی شروع کردیم و تا سال دوم کل فعالیت های ما حدود ۲۲۰ میلیون تومان هزینه داشت .فعلا اسپانسر یا سرمایه گذاری نداریم.

 

اعضای شما ابتدا چند نفر بودند و اکنون چند نفرند ؟

در اوایل کار ۳ الی ۴ نفر و در حال حاضر ۱۲ نفر هستیم.

سایت-بپرسیم|کالاسودا 

مشتریان شما از چه قشری هستند ؟

به طور کلی فعالیت بپرسیم به صورت B2B است که این مسئله کمی نحوه همکاری و درآمدسازی را تغییر می دهد.

ما تا کنون با شرکت های خوبی نظیر بیمه رازی، پین تا پین یا اسنپ فود همکاری های مختلفی داشتیم. اما به دلیل قیمت پایینتر نسبت به روش تحقیقات بازار سنتی (کاغذی) بیشتر تمرکز ما روی شرکت های سطح متوسط یا پایینتر است که یا بودجه محدودی در زمینه تحقیقات بازار دارند یا به فعالیت خاصی در این زمینه ندارند. چرا که رقابت در بخش هایی که شرکت های بزرگ تحقیقات بازاری وجود ندارند برای ما راحت تر خواهد بود.

بنابراین در حال حاضر به شکل ثابت با هیچ مجموعه ای همکاری ندارید ؟ نوع فعالیتتان مبتنی بر قرار داد است ؟

فعالیت B2B بپرسیم بیشتر حالت پروژه محور دارد، برای مثال بررسی آگاهی برند قبل از تبلیغات یک محصول و بعد از تبلیغات یک محصول.
اما بخشی از خدمات ما به صورت مشاوره ای ارائه می شود که در موارد مختلفی برای تصمیم گیری های استراتژیک کمک می کنیم تا دچار اشتباه نشوند.

 

اگر زمان به عقب باز گردد چه فعالیت هایی را انجام می دهید و چه فعالیت هایی را از روند کاری خود حذف می کنید ؟

با توجه به این که ایده ما بسیار نو بود در بخش تجاری دیر به درامدزایی رسیدیم. به نظرم بهترین کار این است که فاصله زمان نسخه MVP و درآمدزایی را کم کرد.

از آنجایی که تمرکزمان بیشتر روی کاربر بود. رسیدن به یک تعادل بین کاربر و کسب و کارها برای ما یک سال و نیم به طول انجامید تا بتوانیم مدلی ارائه کنیم که دو طرف راضی باشند . بر این اساس اگر زمان به عقب بازگردد من همه تلاشم را خواهم کرد که در بعد تجاری زودتر به درامد برسم.

مزیت رقابتی شما نسبت به سایر رقبا چیست ؟ و لطفا در خصوص بیزینس مدلتان توضیح دهید؟

از ابتدای شروع به کار بپرسیم ما پلتفرمی ارائه کردیم که منحصرا به یک پلتفرم (نظیر اندروید) تعلق پیدا نکنیم و بر این اساس هم بر روی موبایل و هم بر روی وب خدمات خود را شروع کردیم. مدل کار ما نیز از ابتدا بر حسب نظر سنجی بود.

اما همانطور که اشاره کردم ترجیح دادیم به این شیوه نمانیم و در طول دو سال بیشتر از ۲۶ بروزرسانی مختلف ارائه کردیم.

در بعد تجاری نیز سعی شده که مجموعه ای از سرویس های مختلف را به کسب و کارها ارائه دهیم تا تجربه بهتری داشته باشند و بیشتر مفید باشند، ایجاد یک پروژه نظرسنجی یا تحقیقات بازار برای کسب و کار راحت است اما بزرگترین چالش این است که بتواند از این تحقیقات استفاده کند و به نوعی نمود آن را در کسب و کار خود لمس کند.

چه ابزارها و یا نرم افزارهایی استفاده می کنید ؟

ما در دو بخش ابزارهای مختلفی داریم، نخست بخش فنی که مانند دیگران شامل برنامه نویسی و طراحی پایگاه داده و … می شود.

و در بخش دیگر برای تحلیل داده است که از نرم افزارهای enterprise تخصصی این حوزه استفاده می کنیم و البته به صورت درون سیستمی نیز نرم افزار خودمان را داریم که توسط خود تیم ایجاد شده.

در طی این مدت بخش هایی از بپرسیم را خودم نوشتم ، اما بخش هایی از ان را هم برون سپاری کردیم و یا داخل تیم انجام شده است.

داوود-مظفری|کالاسودابه نظر شما کدام یک از شبکه های اجتماعی در ایران کاربردی تر هستند؟

ابتدا باید تعریفی از کاربردی را مشخص کرد، اگر به منظور تبلیغات و ابزار رسانه ای نگاه کنیم، هر یک از این ها در حالت استاندارد محدودیت ها و معایب خود را دارند و نکته اساسی این است که ما از ابزارهای استاندارد تبلیغاتی خود سرویس ها نظیر توییتر، فیس بوک یا اینستاگرام استفاده نمی کنیم و عملا نمی توانیم استفاده کنیم.

عمده تبلیغات از طریق پروموت کردن یک محتوا یا استفاده از افراد تاثیرگذار (اینفلوئنسر) است. اما متاسفانه افرادی که در این حوزه خدمات تبلیغاتی ارائه می کنند کار تمیزی ارائه نمی دهند. برای مثال وقتی شما در کانالی با ۱ میلیون عضو تبلیغ می کنید نتیجه آن برای شما مایوس کننده خواهد بود، چرا که احتمالا کسی اعلام نکرده از ۱ میلیون دنبال کننده کانال بیشتر از ۶۰٪ آنها حذف اکانت کرده اند یا حتی تعداد بازدید ها هر چند ساعت یکبار تکرار می شود. بر همین اساس بیشتر آن به صورت آزمون و خطا خواهد بود.

از سوی دیگر باید نگاهی به ابعاد موضوعات مختلف داشت، شاید یک ویدئو یا یک مسئله اجتماعی به سرعت فراگیر شود اما تبلیغات یک محصول به آن سرعت پیش برد نخواهد داشت چون ماهیت هر کدام فرق دارد.

استفاده از بیلبورد های شهری برای معرفی محصول اتفاقی است که دقیقا نشان می دهد برد اطلاع رسانی شبکه های اجتماعی تا اندازه ای محدود می تواند باشد و بعد از آن باید از روش های دیگر کمک بگیرید.

نظرتان در مورد سرمایه گذاری ریسک پذیر در ایران چیست ؟

به نظر من سرمایه گذاری که به واقع ریسک پذیر باشد خیلی کم است؛ چند مورد را میشناسید که استارتاپ های سرمایه گذاری شده شکست خورده باشند؟ در حالی که مسئله شکست خوردن استارتاپ ها کاملا عادی است.

اغلب سرمایه گذاران فقط روی فعالیت هایی سرمایه گذاری می کنند که یا با استفاده از موقعیت فعلی خود آنرا گسترش دهند و به نوعی درون کسب و کار خود قرار بدهند. یا کسب و کارهایی را دنبال می کنند که از پیش امتحانش را پس داده و با گرفتن سهم بازار قطعا به بازدهی مالی می رسد. برای مثال سیستم های آفلاین که پیش از این جواب داده را مورد استفاده قرار می دهند.

برای مثال یک ایده که کسب و کار آفلاینش موجود بوده و حالا فقط نحوه سفارش دهی آن آنلاین شده نه خلاقیتی دارد و نه پیچیدگی ای در بیزنس مدل آن.

از طرفی با توجه به ارزش پول کشور در مقایسه با استارتاپ هایی در خاورمیانه سرمایه جذب کردند بیشتر اعداد و ارقام ما شوخی به نظر می رسند، ۹ ماهه اول سال ۲۰۱۷ (به جز دو شرکت کریم و سوق) ۲۵۴ میلیون دلار سرمایه جذب کردند.

سایت بپرسیم : beporsim.com

اپلیکیشن بپرسیم :

https://play.google.com/store/apps/details?id=com.dgtteam.beporsim

عضویت
مطلع شدن از
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش همه دیدگاه ها